به قراردادی که به واسطه ی آن یک مال وثیقه یک دین قرار می گیرد، قرارداد یا عقد رهن می گویند. فردی که از شخص دیگری در قرارداد رهن طلبی دارد ، مالی مانند خانه یا خودروی خود را به طلبکار وثیقه می دهد . دلیل وثیقه دادن این مال به طلبکار این می باشد که اگر بدهکار بدهی خود را مطابق قراردادش با طلبکار پرداخت نکرد، طلبکار بتواند طلب خود را از مال مورد وثیقه بردارد. به این عهد میان طلبکار و بدهکار ، قرارداد رهن گفته می شود. به بدهکار که مال را به رهن داده ،راهن و به طلبکار که مالی را به رهن گرفته ، مرتهن و به مالی که به عنوان وثیقه داده شده است رهینه گفته می شود .هنگامی که راهن و مرتهن قرارداد می بندند یک سری شروط را می بایست ضمن قراردادشان رعایت نمایند که به آن ها شرایط ضمن عقد رهن گفته می شود. به همین دلیل در این مقاله شروط ضمن عقد رهن مثل شرط وکالت برای فروش مال مرهونه ، شرط سلب حق فروش از مرتهن و شرط تعلق منافع رهن به مرتهن را بررسی می کنیم.
شرط وکالت فروش مال مرهونه
شرط وکالت در فروش مال مرهونه یکی از شروط عقد رهنمی باشد. بدین صورت که راهن و مرتهن قادرند با هم شرط نمایند که اگر راهن طلبش را پرداخت نکرد، مرتهن وکالت دارد که مال مرهونه را بفروشد و طلب خود را از آن بردارد . اگر این شرط ضمن عقد رهن نیاید ، مرتهن برای آن که قادر باشد بدهی خود را از راهن بگیرد می بایست به دادگاه مراجعه کرده و دادخواست " اجبار به پرداخت دین یا فروش مال مرهونه " را بدهد که مراحل پیچیده ای دارد.
شرط سلب حق فروش از مرتهن
شرط سلب حق فروش از مرتهن یکی دیگر از شروط ضمن عقد رهن می باشد. در قانون مدنی هم ذکر شده است که " چنانچه شرط نگردیده باشد که مرتهن حق فروش عین مرهونه را ندارد ، باطل می باشد " این شرط جهت پیش گیری از سوء استفاده اشخاص می باشد تا از ضرر زدن به راهن جلوگیری نماید. بنابراین طبق قانون وجود این شرط باطل است .
شرط تعلق گرفتن منافع رهن به مرتهن
بر اساس ماده ی 786 قانون مدنی: " ثمره رهن و زیادتی که امکان دارد در آن حاصل گردد ،اگر متصل باشد جزء رهن خواهد بود و چنانچه منفصل باشد متعلق به راهن می باشد، مگر آن که ضمن عقد میان طرفین ترتیب دیگری مقرر گردیده باشد " . بر طبق این ماده یکی از شروط صحیح ضمن عقد رهن ، تعلق منافع رهن به مرتهن می باشد. البته چنانچه این منافع از مال مورد وثیقه جدا نگردد مگر آن که 2 طرف قرارداد به صورت دیگری توافق نمایند.